آخرین مطالب
امکانات وب
توسط سنجاقک | یکشنبه بیست و هشتم اسفند ۱۴۰۱ | 19:17
از یجایی به بعد زنده می مونی تا بقیه با بودنت زندگی کنن اون موقع دیگه مال خودت نیستی از زندگی لذتی نمیبری هر کاری هم بکنی میری زیر سوال، برده بقیه ای، زندگی وقتی لذت داره که مال خودت باشی
برچسب : نویسنده : vatanamaraka بازدید : 73 تاريخ : دوشنبه 29 اسفند 1401 ساعت: 16:56
توسط سنجاقک | یکشنبه بیست و یکم اسفند ۱۴۰۱ | 11:26
-دوستت دارم
+کجاست؟
-چی؟
+نشونم بده.این عشق کجاست؟ نمی تونم ببینمش،نمیتونم لمسش کنم،نمیتونم احساسش کنم.
+میتونم بشنوم.میتونم چنددتا کلمه ساده بشنوم.اما نمیتونم با چند تا کلمه ساده کاری کنم !
برچسب : نویسنده : vatanamaraka بازدید : 83 تاريخ : شنبه 27 اسفند 1401 ساعت: 11:36
برچسب : نویسنده : vatanamaraka بازدید : 99 تاريخ : شنبه 27 اسفند 1401 ساعت: 11:36
مرورگر شما از پخش کننده پشتیبانی نمیکند وطنم اراک...
برچسب : نویسنده : vatanamaraka بازدید : 85 تاريخ : سه شنبه 23 اسفند 1401 ساعت: 16:10
گاهی باید اینقدر تلاش کنی که هیچ وقت پشیمون نشی
وقتی به گذشته نگاه کردی ، ببینی که تو کم نزاشتی و تمام‌تلاشت رو کردی ولی نشد دیگه
وقتی قرار نشه ، جونت هم بدی نمیشه
میمونی با یه حسرت
تا آخر عمرت
وطنم اراک...برچسب : نویسنده : vatanamaraka بازدید : 75 تاريخ : يکشنبه 21 اسفند 1401 ساعت: 17:24
توسط سنجاقک | یکشنبه بیست و یکم اسفند ۱۴۰۱ | 11:26
-دوستت دارم
+کجاست؟
-چی؟
+نشونم بده.این عشق کجاست؟ نمی تونم ببینمش،نمیتونم لمسش کنم،نمیتونم احساسش کنم.
+میتونم بشنوم.میتونم چنددتا کلمه ساده بشنوم.اما نمیتونم با چند تا کلمه ساده کاری کنم !
برچسب : نویسنده : vatanamaraka بازدید : 142 تاريخ : يکشنبه 21 اسفند 1401 ساعت: 17:24
چقدر من تلخم !چرا خاطره ی شاد ندارم؟؟؟
تا حالا شده از سر غصه زیاد و یا انتقام و یا لجبازی موهای سر تون رو قیچی بزنید؟؟؟؟ وطنم اراک...
برچسب : نویسنده : vatanamaraka بازدید : 81 تاريخ : شنبه 13 اسفند 1401 ساعت: 17:42
مرورگر شما از پخش کننده پشتیبانی نمیکند وطنم اراک...
برچسب : نویسنده : vatanamaraka بازدید : 79 تاريخ : شنبه 13 اسفند 1401 ساعت: 17:42
قصه از اونجا شروع شد که اولین بار برای شستن دستشویی خودم رو دم به مریضی زدم تا تن به این ذلت ندم...ولی گویا این اتفاق میمون باید رقم میخورد... حالا شاید تعجب کنید چرا گفتم میمون؟ آری کاری که که به زعم من نامبارک بود ... الان برای من لذت بخش ترین کار دنیاس...بعلع دیوانه وار از شستن دستشویی کیفور میشم... وقتی برق سرامیک ها و شیرآلات در مردمک چشمم دلبری میکنه... اونجاس که ارضا میشم... و یه آخیش میگم و میام بیرون و فحش گره میذارم و با صدای بلند فریاد میزنم کسی بدون اذن من حق نداره دستشویی بره...هر چند اهل خانه ۲ ساعت اول رو مراعات میکنن ولی نرم نرمک گوه میزنن به احوالات بنده و آنچنان بدرفتار میکنن با دستشویی زیبای ِ من که خودمم بی خیال میشم تا روز موعود یعنی شستن بعدی!یه وقت فکر نکنی من بیماری وسواس دارمااااا... نخیر... فقط خواستم رمانتیک گونه وخاص ؛ با این پُست ارادتم رو به تلاشِ خودم و برق انداختن های هفتگی دستشویی خانه ام و همه ی زحمت کش های این عرصه نشان بدهم... باشد که این عملِ میمون همگانی شود... وطنم اراک...برچسب : نویسنده : vatanamaraka بازدید : 85 تاريخ : شنبه 13 اسفند 1401 ساعت: 17:42